آرتینآرتین، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 19 روز سن داره

ثمره عشق

شوق انتظار

1392/2/15 20:01
نویسنده : مامانی
760 بازدید
اشتراک گذاری

                                                                                                                                                                                                                                                 

سلام عزیزدلم

امروز دلم خواست بیام باهات حرف بزنم.آخه الان دیگه هر لحظه من و بابا با هیجان منتظر اومدنت هستیم پسرم.

دیروز با بابا رفتیم سونو که وضعیتت رو چک کنیم.باز دیدمت و دلم واست ضعف رفت.

 

این روزای آخر خیلی دیر میگذره.دیگه طاقت ندارم و دلم میخواد زود بغلت کنم و روی ماهتو ببینم و بوی تنتو حس کنم .خداروشکر همه چیزت خوب بود و کاملا طبیعی بودی عشقم.

گل پسرم واسه خودت مرد شدیا مامان فدات بشه.دیروز 37 هفته و 2 روزت بود،اما رشدت هزارماشالله خوب بوده و 3 روز بزرگتر از سنت بودی و وزنت سه کیلو و 90 گرم بود.من همیشه میترسیدم که خدانکرده وزنت کم باشه،اما خداروشکر این 2 تا سونوی آخری خیالمو راحت کرد که خدا یه پسر قوی بهم میده.

    

          

آرتین جونم من تا الان واسه اینکه خدانکرده زود و نارس بدنیا نیای فقط استراحت کردم و بابا حسابی بهمون رسیده و لوسمون کرده.اما دیگه خداروشکر کامل شدی و واسه زنده بودن نیازی به بدن مامان نداری نفسم.واسه همین از دیروز برای اینکه راحت و سلامت بدنیا بیای دارم یکم فعالیت میکنم و همش توی خونه پیاده روی میکنم.توی این مدت انگار بدنم حسابی تنبل شده و واسه همین هم خیلی زود خسته میشم و هم  یکم درد دارم.اما چاره ای نیست و باید یکم تحرک داشته باشم تا بتونم راحت گل پسرمو به دنیا بیارم.

وقتی دردام شدیدتر میشه احساس میکنم دیدارمون نزدیکه و چیزی به بغل کردنت نمونده.اما خب یه حس عجیبی ام دارم.کل این نه ماه رو گذروندم اما تازه به این فکر افتادم که میخوام مادر بشم.باورم نمیشه که  با کمک خدا قراره یه پسر ناز به دنیا بیارم.به حرکتات توی شکمم عادت کردم و میدونم دلم واسه این روزا هم تنگ میشه.اما واسه دیدنت دل تو دلم نیست.

پسرم با مامان همکاری کن و هر وقت که احساس کردی بهترین موقس ،صحیح وسلامت بیا بغلم عزیزم.

من و بابا با شوق و هیجان داریم روزا رو میشمریم که پسر طلامونو ببینیم.پس زیاد منتظرمون نزار گلم.

 

 

   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

ارکیده(افسانه)
20 اردیبهشت 92 12:43
شیرین جونم...انشالله پسر گلت همین روزها به سلامتی میاد تو بغلت و شادی رو هزار برابر میاره تو خونه تون

ممنونم ازت افسانه جونم.به امیدخداسلنا جون هم به موقع و سالم به دنیا بیاد عزیزم.مرسی از محبتت.

منير
23 اردیبهشت 92 8:48
شيرين جون


ان شاءا.. به اميد خدا اين گل پسر صحيح و سالم مي ياد تو بغلت و زندگيتون رنگ و بويي تازه مي گيره


از الان ميگم قدمش براتون مبارك و خير باشه


الههههههههي اين



مرسی منیر خانم گلم.انشالله قدم مهرزادجون هم برای شما خیر باشه عزیزم.ممنونم که بیادمون هستی عزیزم.










هدیه
24 اردیبهشت 92 0:41
دوست خوبم امیدوارم همه چی خوب پیش بره.ارتین جوجو ما هم بیصبرانه منتظرتیم اااا

ممنونم هدیه جونم.انشالله این انتظارات شیرین به زودی قسمت خودت بشه گلم.

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثمره عشق می باشد